دیگر حوصله ی زندگی را ندارم، ۳۱ ساله شدن ،۴۱ساله شدن و در مرز هفتادسالگی مردن شاید هم زیاد که برای من خیلی زیاد است .
حوصله زندگی راندارم اما حوصله تورا دارم
خنده دار نیست ک حوصله ی زندگی را ندارم ولی حوصله ی تورا دارم و شاید همین دلیل زنده بودن من است .
جای بدی قرارگرفته ام ،خسته از نامردی ها،خسته از دل شکستن ها ،خسته از دوری ها،
کاش میشد که بیایی وبمانی..
حوصله ,ی ,زندگی ,شدن ,،خسته ,تورا ,حوصله ی ,زندگی را ,،خسته از ,ی زندگی , جای بدی
درباره این سایت